سرکار خانم ..(آخه همه فکر میکنن تو مردی)!!!حتی حوصله زنگ زدن و چونه زدن با تو هم ندارم که آخه دانشمند ....بانوی فرهیخته ....سینیوریتا..پلیس گوهردشت......گزمه و شحنه ی حوضخونه.....تویی که باسواد و.باکمالاتی...تویی که نشوندنت اونجا واسه شندر غاز در ماه یه تیغ دادن دستت بکشی زیر گلوی بغض کرده حرفای دلتنگیه من.....واسه چی ....به چه دلیل این مطلب رو پاک کردی؟؟؟ چش بود ؟ کجای کی درد گرفته بود؟؟.....کاش اون خوشتیپ پسر که عکسشو تو صفحه اول حوضخونه انداختین اینقدر واسه روزی رسوناش ارزش قائل بود که امکانی فراهم کنه تا من بیسواد و عامی بعد از هک مطلبم .....از مشکلش باخبر بشم.......اون که ملاک عملش حساب بانکیشه ......تو لا اقل به شعور خودت و دیگران توهین نکن......چقدر بدبختیم ما....متاسفم
با سلام خدمت داريوش خان
بابا خوبه كه شما فقط لب نداريد اين گربه هاي از خدا بي خبر حتي زبنم برام نزاشتن
از بس گوشت گرون شده و فقط خوبيش اينه كه اون گوشتا رو با پول يارانه اي ميشه فقط خريد.
اين گربه ها از بس گوشت نخوردن اين زبونه ما رو هم خوردن.
ديگه نمي دونم چه طوري فرياد بزنم.
شايد با قلم ولي بدبختي قلم خوبي هم ندارم رفتم مغازه ميگم قلم بده ميگه قلم ميگم ن.پ. ن خودنويس بده.
مي دونم زايه بود ولي به روم نيار.
اينا رو گفتم تا وبلاگت يك خورده خيس بشه؟؟؟؟؟؟؟
اه يادم نبود اينقدر تو وبلاگت برف اومده ديگه جاي خيسي نمونده.؟؟؟
با تشكر دوستار مطالب زيبايت
خواهش میکنم به وبلاگ من سری بزنید
لبها پوسیدن! تب خال زدن!گرمی ندارند! کلماتی با بوی تند و تعفن و گند ازشون خارج میشه!کلماتی تاسفی / نابخردانه!؟ این ایام؟ یادش بخیر لبان خندان لبان بوسه ای و شیرین و گرم که در و گوهر برون میدادند - سپاس داریوش جان
دروود بر داریوش
داداش یه زحمتی داشتم که به وسیله کارت خدمت شما عرض کردم
قبلا از شعر زیبایی که انتخاب کردید سپاسگذارم
موفق باشید
هوا تاریک شده برف شدید شده نشان از چه دارد ؟؟؟
آره لب بدون خنده می شه اما خنده ی بدون لب !!!؟
نه داداش به توصیه همون آبجی رها .عمل میکنم......تو درست میگی...کاملا وتمام حق با شماست
مثل همیشه یه گلوله انرژی هستی علیرضا جان.......ممنونم از حسو حالت......دوست دارم داداش
ممنون پوریا جان از نظرت.........اینکه تریپ غمو غصه روشنفکرتر نشون میده......نمیدونم شاید .....اما اساسا من اعتقادی به روشنفکری ندارم روشنفکر کدوم خریه؟ رو شنفکر همون الاغ سنتیه که پالونش رو عوض کرده.........اما اینکه خودمون مقصریم ...این خودمون کیه؟؟؟ ..مردمیم؟؟ بچه های سایتیم؟؟ جمع چند نفره ی بچه های خودمونه؟؟؟ هر کدوم از ماست؟؟؟ ... شاید همش درست باشه ...شایدم نه......اما آدمیم ....هرجوری نگاه کنی بعضی روزا رو ابری میگذرونی دست خودتم نیست انگار اصلا تو اون روزا مودت همینه.......ولی در مورد این شعر فرزاد حسنی ....نمیدونم اون لحظه چه مرگش بوده ....اما قدر مسلم تو یه شمای کلی از جامعه ...بی راه نگفته...... انگاری رو این مردم گرد مرگ پاشیدن .....گرد غم پاشیدن.....تقصیر هم ندارن طفلکا ......وقتی تمام روزت صرف این بشه که چطور امروزت رو بدون مصیبت به شب برسونی ...دیگه جایی واسه خنده و دلخوشی نمیمونه مگر طرف خودشو به بیعاری بزنه .....که خب این هنر رو همه ندارن........واقعا بی بی خی خی گلم
اینم یه کلام دیگه از فرزاد حسنی که من عاشق نوشته هاشونم البته بعضی هاشون
در ماندن و رفتن رازی است
در خندیدن و گریستن حقیقتی است
راز ماندن و خندیدن حقیقتا برای تو
فرزاد حسنی
651190 بازدید
340 بازدید امروز
249 بازدید دیروز
1116 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian