البته

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ.

تعادل خلقت با همه زیبایی بر مبنای جمع نقیض است و هر پدیده ای با وجود متضادش معنا پیدا میکند . مثل شب و روز، زشت و زیبا ، خوب و بد، بالا و پایین و حتا در حوزه ی انرژی "یین"و"یانگ" از منظر علوم چینی ... 

پایداری و خشونت و نظم و دیسیپلین و فضای مردانه میبایست در کنار هویت و ماهیت "زنانگی" معنا و شکل پیدا کند وگرنه ابداََ معیاری برای سنجش در اختیار نخواهد بود و صدالبته بواسطه این نقص تعادل هم از میان رفته و هر پدیده ای در کوتاه مدت مضمحل میشود .صرف نظر از اینکه هر دو خصیصه زنانگی و مردانگی در انسانی واحد موجود بوده و شرایط پیرامونی میتواند شخصیت فرد را به سویی جز آنچه خلق شده متمایل گرداند (زنانی که بشدت مردانه عمل میکنند حتا در فیزیک و بدن و مردانی که خلق و خو و فیزیک زنانه دارند) و ( اثبات تاثیر این دو ویژگی در صورت اعمال و در وجودی واحد تولد انسانی بدون وجود مرد را ممکن میشود) * اما اصل بر همان تقدم خلقت است که زن نماد آنچه در یادداشت های قبل ذکر شد بوده و مرد هم سمبل آنچه اشاره شد تا هردو وسیله ی رشد و تعالی و تکامل گونه ی انسانی باشند.

متاسفانه زندگی ماشینی و ازدحام افکار موجب شده به بسیاری از زیبایی های وجودمان بی توجه باشیم که تاوانش را با انواع لجام گسیختگی ها و انحراف ها در همه ی عرصه های زندگی از حوزه نظری و تئوریک و اندیشه تا پهنه ی زندگی روزمره و روابط و ... بدهیم .

 کاش کمی ترمز را بکشیم و متوجه باشیم این ساعت شنی که به سرعتش اصرار داریم بدون توجه به محتوایش ، فرصت و زمان ماست برای تجربه ای بی نظیر به نام زندگی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* تولد عیسی (سلام بر او باد)

سلام مریم جان .

مرسی از مقایسه زیبا و نزدیکی که از مطلب داشتی . حق با توئه  میتونه "آرتمیس" هم باشه که با توجه به اشاره به دختر بچه و تاکید بر وجه نماد عشق "کوپید" محتمل تره البته آرتمیس هم بعنوان ایزد بانوی تولدمثل و حاصلخیزی و بکارت هم میتونه برخی از ویژگی های زنان رو نمایندگی کنه  و در مورد دوم هم البته همینطوره وقتی که کوپید زاده ی آفرودیت نمادِ عشق هست البته که آفرودیت در بالای هرم ویژگی های زنانه قرار بگیره .که  ویژگی های سحرانگیز زن مثل زیبایی، لوندی، فتانی و سحر و جادوی سفید ودیگر ویژگی های زن که همه در آفرودیت متجلی شده رو در خود داره.

راستش این آهنگ رو مثل یه عامل شهودی از یکی از دوستان دریافت کردم و دیدم به لحاظ معنا و محتوا عجب این همانی داره با مطالب دو پست قبل و حال و هوای خودم . اینه که طبق معمول هرچیزی رو که خودم خوشم بیاد اینجا میذارم به اشتراک .

نمیدونم اگر ادبیات و موسیقی نبود آدمی میخواست چه غلطی بکنه تو این دنیای گل و گشاد؟