همیشه خیال می پروراندم برای آینده ای که پیش رویمان بود. شب اول در سکوت گذشت . یلدا بود و خانه خالی. حالا از پس این همه شب فقط صداست که به گوش می رسد. نیمه های شب بود که بیدار شدم. این صدای تپش قلب اوست که گاهی آرام تر از...
تصویر، تصویر...
تابوت سیاه، ، انار سرخ ، کج خنده ی گورکن با دندانهای زرد و کرم خورده، قیصی های آجیل ، ریزخنده های تو ، سکوت...
نسترن ، اینجا باران می بارد. اینجا بعد از طوفان و تنهایی های یک تنها. نور پنجره ی برج ها درلایه های زخیمی از ابر پراکنده شده. نیمه های شب بود که بیدار شدم و برای همه ی تاریخ گریستم. خانه خالیست و من یادم می آید که شب اول در سکوت گذشت.
اولین یلدا ...
تو نبودی...
649939 بازدید
235 بازدید امروز
30 بازدید دیروز
1029 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian