×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× im only responsible for what i say not for what you understand
×

آدرس وبلاگ من

cardinal.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/cardinal2

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

هزارویک شب

دیشب سپری شد و امشب هم و هر شب نیز .دریاب ! این کتابیست پرفراز و نشیب  که از منظری متفاوت هم میتوان نگاهش کرد ، زندگی بنامندش یا هرچه . از رفیع‌ترین تا پست‌ترین نقطه‌ی این جهان در حرکتیم؛ از خلیفه تا دلاک، از ماهی‌گیر مفلس تا بازرگان دولتمند، و آنچه ما را دور تا دور فراگرفته طبیعتِ بشری​ست، که بر موجی نرم و پهناور ما را می‌نشاند و به هر سو می​‌برد؛ در میان اشباحیم، در میان ساحران، در میان اجنّه، و از طرفی خودمان را در خانه احساس می‌کنیم. عینی‌گراییِ همواره کارآمدی برای‌مان تالار مجلل و کاشی‌کاری شده‌ای به تصویر می‌کشد، فواره‌ای به تصویر می‌کشد، سرِ مادرِ پیرِ راهزنی را به تصویر می‌کشد که شپش‌ها در آن وول می‌زنند؛ سفره‌ای برای‌مان می‌گسترد، بشقاب‌هایی زیبا و کاسه‌هایی گود در آن می‌چیند، بوی غذاهایی چرب و شیرین و پُر‌ادویه را به مشام‌مان می‌رساند، و رایحه‌ی آن شربت‌های خنک شده در برف را، از دانه‌های انار و بادام پوست‌کنده، قوام آمده با شکر و چاشنی​های خوشبو، و با علاقه‌ای مشابه برایمان قوزی روی کول گوژپشت می‌گذارد و چندش‌انگیزی پیرمردی نابه​کار را با دهانی یاوه‌گو و چشمانی لوچ به تصویر می‌کشد؛ خرسوار را با خر هم‌کلام ‌می‌کند، سگی افسون‌شده را با مجسمه‌ی رفیعِ پادشاهی مرده هم‌کلام می‌کند، گفتگو‌هایی همه سرشار از حکمت، سرشار از حقیقت؛ با خونسردی مشابهی، نه، با خرسندی مشابهی بارِ خر سقط‌شده را، جبروت امیر را و اشاره به اشاره، بی هیچ قید و بندی، نظربازی‌های اِروتیک عاشقانی را به تصویر می‌کشد که بعد از هزار ماجرا سرانجام در حجله‌ای چراغان و آمیخته به عطر و عود به وصال هم می‌رسند و در این میان نگاهبانی همواره حضورش کتمان ناپذیر می نمایدو احساس حضور خدا، مثل ماه که از حاشیه‌ی آسمان برمی‌آید و به زندگی انسان‌ها نظر می‌دوزد، سر بر می‌آورد. منتها همه‌ی آن چیزهایی که در گفته‌های حکیمانه‌ی پرندگان و سایر حیوانات می‌بایست بر زبان بیاید، در پاسخ‌های رندانه‌ی دوشیزگان فتّانه، در مَثل‌ها و حقایق نغزی که پدران محتضر و شاهان دانا و سالخورده در گوش جوانان فرو می‌چکانند، و در گفتگو‌های تمامی‌ناپذیری که عشاق با آن بخت‌شان را و به بیان بهتر فشارِ وجد و شعف‌شان را از خود دور می‌کنند، و خود را در موردش تسکین می‌دهند، همه‌ی‌ آن چیزها به هستی باز می‌گردند. و همان‌گونه که آنها در مورد بخت‌شان به خود تسکین می‌دهند، در حالی که حرف دل خود را با کلمات شاعران و کلمات کتاب‌های مقدس بر زبان می‌آورند، پسر​بچه هم کم‌رویی‌اش را، گدا هم فقرش را، و تشنه هم تشنگی‌اش را در خود تسکین می‌دهد. و به این ترتیب کلماتِ باورمند و اصیلِ این راقِمان در هر دهانی مثل هوایی است که هر کس از آن سهمی دارد، بی‌مایگی از هر چیزی گرفته شده است؛ و از فراز هزار سرنوشتِ در هم‌تنیده جاودانگی‌اش ناب و آزادانه، در هیأتِ کلماتی تا ابد فناناپذیر و زیبا، در اهتزاز است. درون‌مایه‌ی کلی این ماجراها سودایی حریصانه، مصائبی بغرنج و عیش محض است، در این صورت به نظر می‌رسد که فقط به خاطر این منظومه‌ی باشکوه و در اهتزاز، این‌جا متجلی شده‌اند؛ ولی چه بر سر این منظومه می‌آمد، چه بر سر ما می‌آمد، اگر این مضامین از یک جهان زنده سرچشمه نمی‌گرفتند؟

fotografia_czarno_biala_54

جمعه 5 تیر 1394 - 5:19:45 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ارسال پيام

یکشنبه 21 تیر 1394   7:12:51 AM

 چه زیبا گفت مولانا::::

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ..
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ..
دانی که پس از عمر چه ماند باقی..
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ

http://asmaneabe2000.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 12 تیر 1394   6:51:33 AM

Likes 1

 aksneveshte-Patugh-ir-6.jpg

http://asmaneabe2000.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 12 تیر 1394   6:44:35 AM

Likes 1

 13894367509.jpg?94

http://asmaneabe2000.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 12 تیر 1394   6:40:43 AM

Likes 1

 11.jpg

http://asmaneabe2000.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 12 تیر 1394   6:37:17 AM

Likes 1

 

شاید باور نکنید اما آدم هایی پیدا می شوند که بی هیچ غمی یا اضطرابی زندگی می کنند.
خوب می پوشند ، خو

http://asmaneabe2000.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 12 تیر 1394   6:21:16 AM

Likes 1

 

  • آئینه پرسید که چرا دیر کرده است؟ نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟
خندیدم و گفتم: او فقط اسیر من ا

  • آئینه پرسید که چرا دیر کرده است؟ نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟
    خندیدم و گفتم: او فقط اسیر من است, تنها دقایقی چند تاخیر کرده است.
    آئینه به سادگیم خندید و گفت: احساس پاک, تو رو زنجیر کرده است.
    گفتم : از عشق من چنین مگوی.
    گفت: خوابی, سالها دیرکرده است.
    در آئینه به دقت نگاه کردم, آه , عشق توعجیب مرا پیر کرده است.
    راست گفت آئینه که منتظر نباش, او برای همیشه دیر کرده است.

    http://asmaneabe2000.gegli.com

    ارسال پيام

    جمعه 12 تیر 1394   6:17:57 AM

    Likes 1

    http://cardinal.gegli.com

    ارسال پيام

    پنجشنبه 11 تیر 1394   1:44:55 PM

    Likes 3

    واما مدتیست آیکونی در این سایت میبینم که یادآور یکی از دوستان قدیمیست . با توجه به بده و بستان های کارتی در این خراب آباد اتفاق میافتد  و اطلاعات رد و بدل شده دون شان ایشان میبینم که خودشان باشند که جرقه این فتنه اخیر را زده باشند بدین معنا که قلم ایشان  به اندازه ای شیوا و مسلط است و در سایت های حرفه ای وبلاگنویسی از جایگاهی مطلوب برخوردارند که بعید میبینم که خود را درگیر این خاله زنک بازی های معمول کند . به هر حال امیدوارم که اشتباه از بنده باشد و فقط تشابه انتخاب آیکون اتفاق افتاده باشد. وگرنه از این جماعت کینه توز و بیسواد و حسود با داعیه ایران پرستی و از این قبیل مزخرفات بارها بدین جا پای گذاشته و رفته اند. ایران پرستی در سنگرهای یخ زده کردستان و کانال های تفتیده جنوب به رخ کشیده شد و بس مابقی حرف مفت است و حکایت بیرون گود نشستن و فتوای لنگش کن صادر کردن. درمیان این ملغمه بهانه ای ساز شد تا دیوانه ای زنجیر پاره کند و در راستای ابراز وجود مدفون شده و ملعونش تلاشی مذبوحانه کرده و پاچه ی خلق الله را به دندان بگیرد . ماحصلِ این بلوا رفتن دوست گرانمایه و فرهیخته من همایون عزیز بود که از این بابت متاسفم اما از این نمد کلاهی هم برای عقده ورزان بیچاره و لچک بسر هم بافته و دوخته نشد که همچنان در قهقرای وجود مفلوک و ضعیف و سرخورده ی خویش دست و پا میزنند و دردی از وجود منحوسشان درمان نشد و لایه ای دیگر بر تباهی قلب سیاهشان افزودند و سیاه رو تر و سیاه روزگار تر از گذشته به ناظران و حاضران این جنجال معرفی شدند. و اما تو دوست آیکون آشنا : از جست و خیزت باخبرم باش تا به وقتش! . 

    http://cardinal.gegli.com

    ارسال پيام

    پنجشنبه 11 تیر 1394   1:41:17 PM

    Likes 3

    استاد ایرج گرامی سپاس از تعارف و لطف شما و ممنمون از اظهار نظر صائب جنابعالی.

    بانو آوای عزیز نهایت لطف و بزرگواری شماست

    سرکارخانم یلدا . امید  که شادی به زندگی شما پا بگذارد

    http://2darajahzireshab.gegli.com

    ارسال پيام

    شنبه 6 تیر 1394   1:57:23 PM

    Likes 2

    روزگارمي خندي ؟

    كمي حرمت نگه داربي حيا

    مگر نمي بيني سياه پوش آرزوهاشده ام

    ava

    avanikooseresht

    http://pastooyedeleman.gegli.com

    ارسال پيام

    شنبه 6 تیر 1394   8:34:14 AM

    Likes 2

    عرض احترام 

    داریوش عزیز این لحظه دلم میخواد فقط یه چیز بگم

    به قلم شیوا و رسای تو بدجور حسودیم میشه 

    از دانه های انار و بادام پوست کنده قوام آمده با شکر و چاشنی های خوشبو ......

    طرز نگاه  و نوع نوشتارتون رو دوست دارم 

    پاینده باشی 

    http://irajkhan404.gegli.com

    ارسال پيام

    جمعه 5 تیر 1394   5:20:15 PM

    Likes 2

    درود بر شما داریوش خان گرامی استاد قلم، تا بوده و خواهد بود این بشر در انواعش و جایگاهش با تمثیلها / قصه ها روایات در طول تاریخ هر یک به نوبه و سهم خود / تجربه خود و...یافته های خود را به نهو مقتظی ساخته و پرداخته و به انواع هنرها : نمایشی گفتمان / نوشتاری / روایتی و... به خورد مشتریان بلقوه داده است برخی مفید حال و برخی مضر حال و هر یک مشتریانی خاص خود را پیدا میکنند، منجمله قصه های هزار و یک شب / کلیله و دمنه و تا مهارتهای فنی هنری و تکنولوژیکی قرن حاضر، و دستاورد هایشون چه مثبت و چه منفی شده قرن 21ام همانند حماسه های تک و اتک جنگی / ایدئولوژیکی/ دزد و پلیس و...مسابقه ای از نشر افکار و...و انچه گرفتارشیم چه از جنبه های خوب ان و چه منفی ان 

    آخرین مطالب


    جان من است او


    big bang


    فانتزی بُعد یازدهم


    its a mans


    it takes



    infinity


    اولین قانون جهان


    soridan


    fantasy


    نمایش سایر مطالب قبلی
    آمار وبلاگ

    658491 بازدید

    406 بازدید امروز

    2058 بازدید دیروز

    4925 بازدید یک هفته گذشته

    Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

    آخرين وبلاگهاي بروز شده

    Rss Feed

    Advertisements