تو چیز های خوب می دانی، چیز های خوب می گویی. نمی دانم می دانی یا نه که صبح بیدار شدن با صدای تو که چیز های خوب می گویی، چقدر خوب است، حتمن می دانی. حتمن هم می دانی که چه روزهایی قرار است خوب نباشم که تصمیم می گیری با چیز های خوبی که می گویی بیدارم کنی، خب آن روزم خوب می شود، خوب می ماند، این را از تکه ابری که دم صبح در آسمان است و نرمه بادی که می وزد می فهمم. حتمن آمده اند چیز های خوبی را که تو می گویی بشنوند، اما تو حواست هست، چیز های خوب را فقط در گوش من زمزمه می کنی... و من هی چیز هایی را درهم برهم می گویم که تو دوست داری. تو می فهمی و از آن خنده های بی صدایت می کنی که دوست دارم... نرمه باد، تکه ابر را با خود می برد و پر آفتاب خودش را توی اتاق می اندازد که باید بروم. با لبخندی که از خنده های بی صدایت به جا مانده، دلم را گرم می کنم که باید بروم. می روم. چیز های خوبی که صبح می گویی تا شب توی گوشم می ماند. نمی دانم لبخند به جا مانده از خنده های بی صدایت هم تا شب روی لبت می ماند؟
وای چقدر احساس از این وبلاگ تراوش میشه
به به
به به
چه آهنگی
چقدر با نظر آقا ایرج موافقم
سپاس داریوش خان از پست زیباتون
نمیدونم با این ذهن ناقصم درست متوجه شدم یا نه
ولی کاش با اون چیزهای زیبایی که میگیم و یا میشنویم
بیگانه
نبودیم
کاش اجازه میدادیم زیبائیها پایدار بمانند
کاش میشد لبخندها روی لبانمان دائمی بود
649835 بازدید
131 بازدید امروز
30 بازدید دیروز
925 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian