دهانام مثل شکافی گل میدهد
همهی این سالها، ملالتبار، خطا کردهام
شبهایی که در آن، جز زِبری ِ آرنجهایام چیزی نبود
وَ [جز] جعبههای ظریف دستمال کاغذی به اسم "نینی کوچولو"
نینی کوچولو! توی احمق!
قبل از امروز، تنام بیهوده بود
و حالا در گوشههای زاویهْدارش، از هم میدرد
کهنهْجامههای مریم عذرا را کوک به کوک از هم میدرد
و نگاه کن!
حالا آن جامهی تباه، پُر از نسوج ِ ملتهب است
زززینگ! رستاخیز!
یکبار قایقی تمام چوبی بود
خالی از هستی، بی هیچ شورآبهای در آن پائین
نیازمند کمی رنگ، چیزی بیش از مشتی تخته پاره نبود
اما تو آن را برافراشتی، برپایاش کردی
آن زن، انتخاب شده
اعصابام آرام میشود
آن را مثل صدای سازها میشنوم
وقتی همهجا ساکت بود
طبلها (رشتهی اعصابام) لاعلاج مینواختند.
تو این کار اصیل نبوغآسا را کردهای
عزیزم!
آهنگساز، گام در آتش نهاده است! آن سکستون
سلام دوست خوبم ممنون از اینکه به وبلاگم سر مسزنید با اظهار لطف و عنایتتون منو خوشحال میکنید
آقا مسعود هم مثل شما به من خیلی لطف دارن
از همه دوستانم تشکر میکنم که به من انرژی مثبت میدن .
وبلاگ شما هم زیبا بود ممنون از مطالب زیباتون
چیزی دستگیرم نشد نظریم نمیدم
داریوش جان
اینروزا کمتر انلاین میشم
برات بهترین هاروارزودارم
توبه كردم كه نبوسم لب ساقي و كنون ميگزم دست چرا گوش به نادان كردم
دمت گرم پوریا دادا.....آره منم گهگاهی یه فیلمایی تو کانالای متفرقه به پستم میخوره که با وجود اینکه هنرپیشه یا کارگردان معروفی نداره اما فوق العاده دیدنده.....بازم مرسی از اینکه در میون گذاشتی حس باحالتو
651162 بازدید
312 بازدید امروز
249 بازدید دیروز
1088 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian