×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× im only responsible for what i say not for what you understand
×

آدرس وبلاگ من

cardinal.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/cardinal2

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

کمدی الهی

دوزخ                                                                                                                          در گودال نهمین از طبقه هشتم..دسته نفاق افکنان بسر میبرند که کوشش خود را صرف جدا کرد مردمان از یکدیگر و ایجاد اختلاف در میان جماعات و ملل و افراد و خانواده هامیکنند

نوع عذاب این دسته دوزخیان نیز مثل همیشه..متناسب با جرمشان است...بدین معنی که جدایی افکنان در این گودال پیوسته بدست شیطانی زخم میخورند که اعضای تن ایشان را از هم جدا میکند برخی از آنها ناقص العضوند. زبان بعضی و احشا و امعائ بعضی دیگر جدا شده و گلوگاه برخی دیگر به پایین چاک خورده است...بطور کلی دوزخیان این قسمت هیچکدام تنی سالم ندارند و قسمتی از بدن هر کدام از آنها بتناسب کمی و زیادی جرمشان به همان صورت که ایشان ملتها و اقوام و دوستان و خویشان  را از هم جدا میکرده اند از سایر اعضا جدا شده است......

 

سروده بیست و سوم

کیست که بتواند حتی به زبان نثر آنهمه زخم و خون را که من به چشم دیدم وصف کند ولو آنکه بارها حکایت را از سر گیرد؟ بی گمان هر زبانی درین باره قاصر خواهد بود زیرا ظرفیت اصطلاحات وافکار ما برای در بر گرفتن این همه چیزبسیار کم است. حتی اگر جمله آن کسانی بگرد هم آیند که پیش از این در سرزمین نیکبخت {پولیا} خون خود را بخاطر ترووایی ها بر زمین ریختند و از این بابت بسی نالیدنند..........

 و اگر همه این کشتگان اعضای سوراخ شده تن خویش را بنمایانند و اعضای بریده خود را باز این جمله در مقایسه با منظره کریه (بولجیای نهمین) به هیچ نمیایند....هرگز چلیکی یا تخته زیرینش بدر آمده باشد آنچنان سوراخ نمیشود که تن آن دوزخی که دیدم که از شانه اش تا سوراخی که از آن تیز میدهند یکسره شکافته بود و روده هایش از میان دوپا فرو آویخته بود و دل و جگرش و نیز آن کیسه ناخوشایندی که هر غذایی را به گه تبدیل میکند بچشم پیدا بود .چون غرق تماشای او بودم وی در من نگریست و با هر دو دست شکاف سینه خود را گشود و گفت بنگر که چگونه خویشتن را پاره میکنم......

دوزخی این بگفت و پایی که برای رفتن بلند کرده بود برزمین نهاد و براه افتاد....و کسی دیگر که گلویی سوراخ داشت و بینی اش تا زیر ابروان بریده بود و گوشی بیش نداشت با شگفتی در کنار سایرین ایستاد تا مرا بنگرد و پیش از دیگران حلقوم خود را که در جانب بیرون از هر سو رنگ خونیین داشت بگشود و گفت آی آنکه به هیچ کیفری محکوم نیامده ای و اگر فریب شباهتی فزون از حد را نخورده باشم بی گمان در سرزمین ایتالیا بازت دیده ام.

 

بخشی از کمدی الهی دانته

یکشنبه 8 مهر 1391 - 8:57:14 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://shogh.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 9 مهر 1391   2:40:50 PM

چی بگم والا؟

http://irajkhan404.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 9 مهر 1391   2:37:13 PM

درود داریوش جان سپاس از توجه شما و دوستان مشگل رفع شد خوشبختانه

http://www.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 9 مهر 1391   4:30:38 AM

درود داریوش جان من ایرج هستم : مطلب عالی . نظر دوستان هم که حرف نداره ، متاسفانه پروفایل اصلی منو دیروز بعد از ظهر هک کردند و غیرقابل دسترسم است! جهت اطلاع به شما و تمام دوستانم با اجازه خواستم اطلاع رسانی بکنم - سپاس از شما و دوستان تلاشهای بازیافت هم به نتیجه نرسیده تاکنون - سپاس و شادی براتون

http://mahmonir.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 8 مهر 1391   9:48:41 PM

نوع عذاب این دسته دوزخیان نیز مثل همیشه..متناسب با جرمشان است...بدین معنی که جدایی افکنان در این گودال پیوسته بدست شیطانی زخم میخورند که اعضای تن ایشان را از هم جدا میکند برخی از آنها ناقص العضوند
وای برجدایی افکنان که سیاست خیلی از حاکمان
است ومیگن تفرقه بنداز وحکومت کن

http://shogh.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 8 مهر 1391   2:17:45 PM

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 7 مهر 1391   11:36:18 AM

دوست عزیز و هنرمند خانم سارا تشبیه جالبی بود مرسی.....آقا یوسف این درد کهنه اس....حق با شماست.....استاد بیهقی  همینطوره این صفات شامل حال همه زورمداران تاریخه....مهمان جدید و بسیار مودب ....خانم نیاز....شما از این دلسوزی چی گیرتون میاد؟؟؟.....اینجا همه تا حدودی کارنامه هم رو در اختیار دارن. و نیازی به معرفی تازه واردی مجهول الهویه نیست.....این مسیر رو قبلا علی نامی طی کرده و در آخر جز بدنامی خودش چیزی حاصل نشده پس بهتره اگر با کسی مشکلی دارید کاملا شخصی حلش کنید و دست از بی حرمتی و بی ادبی بردارید که کلام هر کس نشان از هویت و شخصیت اون فرد داره.....سرکار خانم یاقوت متشکرم از اظهار نظرتون.....دوست جدید و محترم  مریم خانم بسیار ممنون از حضور سبزتون و از نظر صائبتون....واما برادر عزیزم آقا پوریا ماهان......خوش اومدی دادا.....ما که سواد جامعه شناسی نداریم فقط نقل قول میکنیم....امید که مورد پسند دوستان واقع بشه....

http://maryam2012.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 7 مهر 1391   10:23:48 AM

سلام آقا داریوش.

سپاس! مطلب بسیاز تامل برانگیزی است. من این کتاب رو خوندم بی نظیره . یه کتاب دیگر هم هست "جامعه شناسی نخبه کشی"که خیلی دقیق وضع حاکم بر جامعه قوم ایرانی رو توصیف می کنه. و همچنان از ماست که بر ماست 

yag

yaghotsaeedy

http://yaghot.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 7 مهر 1391   9:31:08 AM

ممنون دوست عزیز

متاسفانه یاد نگرفتیم با چالش های زندگیمون کنار بیایم و به اونا به چشم تجربه نگاه کنیم 

همه رو بدبختی میدونیم و سعی داریم فرار کنیم ازشون تا این که حلشون کنیم 

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 6 مهر 1391   6:01:13 PM

خانم بهانه...بله حق با شماست....دوست من نیلوفرخانم...متاسفانه همینه... عادت کردیم به پاک کردن صورت مساله....تو بهترین حالت معلول رو بررسی میکنیم نه علت رو..... راضیه خانم .....ممنون از نظرتون....و استاد ایرج....بقول مارتین لوترکینگ....گرفتن آزادی از مردمی که نمیخواهند برده بمانند سخت است....اما دادن آزادی به مردمی که میخواهند برده بمانند....سخت تر

http://irajkhan404.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 6 مهر 1391   4:17:00 PM

درود بر شما داریوش عزیز ، بسیار مطلب به روزی انتخاب فرمودید ، حکایت و روایت 57 و ملا بازرگان و اظهاراتش پس از کتک / سیلی خوردن در مجلس و قبل از فوتشه ، خودش گفته است که وقتی مصدق مرحوم بوی ماموریت شرکت نفت را پیشنهاد نمود ، وی سه روز برای استخاره که قبول بکند یا نه وقت خواسته بود !؟ تیراژ کتاب 1000/-5000 برای 70 میلیون و ... نشون میده ما کتاب نمی خونیم و اگر هم میخونیم دنبال رمانیم تا تاریخ /علم و حکایتهای پند اموز از محیط و تاریخ مون ، نتیجه اش هم از قبل معلومه ، اما ریا کاری و دستبوسی و تملق های شاخدار برخورد موذیانه ماست در برابر قدرت دیکتاتورها و نتیجه این رفتارها هم معلومه حاکم را یابو برمیداره و جنون قدرت بالاخره کارشو میسازه چون دیگه باورش میشه که خداست و امر و نهی الهی می کنه و از درون پوسیده و پوشالی ورشکسته میشه چون مجبوره منابعش را برای فرصت طلبها و دستمال بدستها و تخریب کنندگان جامعه هزینه کنه همانطوریکه قاجار و ... بقیه دور و نزدیک دچارش شدند : انشا الله گربه است سپاس فراوان - البته حسین نراقی  خود نیز در طول تاریخ زندگیش فراز و نشیب هایی  داشته است و با سلاطین عربستان هم حشر و نشری داشته است - بهترین سند : چرا مردم المان و ژاپن را دشمناشون منفعل نتونستند بکنند؟ چون مردمشون مانند ما ریاکار و فرصت طلب نیستند و وقایع اخیر سونامی در ژاپن جلو چشم مون  حاکی از بزرگی این ملته

http://shogh.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 6 مهر 1391   3:44:42 PM

http://mahmonir.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 6 مهر 1391   2:42:19 PM

این یک واقعیت هستش که ایرانیان بیشتر در حال پاک کردن صورت مسأله هستند تا حل اون وماهم همین طور .پس مثل همیشه در مقابل حقایق چشم خود را میبندیم

ممنون از مطالب زیباتون .پیروز وپاینده باشید

آخرین مطالب


جان من است او


big bang


فانتزی بُعد یازدهم


its a mans


it takes



infinity


اولین قانون جهان


soridan


fantasy


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

660944 بازدید

473 بازدید امروز

416 بازدید دیروز

5993 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements