ایرج خان والا من یه کم گیج شدم.....اصلا نمیدونم جریان چیه؟؟؟ اما قدم و قلم همه عزیزان بر سر چشم......شما که استاد مایید ....راضیه خانم هم از دوستان خونگرم....اکتیو و باسواد این سایت هستند و هر چه از دوست رسد نیکوست......سرکارخانم یاقوت متشکرم از ابراز لطفتون.....دوست گرامی نرگس خانم شما بزرگوارید نظر لطف شماست خوشحالم که مورد توجه قرار گرفت......بانو بهانه مثل همیشه مرحمت شما بنده رو شرمنده میکنه ....سپاسگذارم.....آقا یوسف گل برادر عزیزم متاسفانه جایی که خرافه و مسایل غیر قابل لمس طریقت مردم بشه اخلاق ضامن اجرایی نداره و سرنوشت یک ملت میشود آن که شد ....مگر یک پوست اندازی عمیق در باور و منش تک تک افراد اون جامعه شکل بگیره که قطعا مستلزمه زمان و شرایط و از همه مهم تر آزادی و مجال ابراز عقیده هست.......از همه سروران ممنونم

درود داریوش جان تقصیر شماست که مطالبی نو و سئوال برانگیز و پند اموز می گذارید و خدا نکرده سوء تفاهم نشود نه من و نه رازی خانم هیچ خورده حسابی که نداریم بلکه بسیار احترام و دوستی متقابلی داریم و منظورم  به ایشان نبود و جالب استکه هر دو مون تقریبن هم زمان نظر دادیم بدون اینکه بدانیم دیگری در حال نوشتن نظرش است وقتی نظر من درج شد دیدم نظر ایشون هم بلافاصله درج شده است که نه ایشون و نه من از محتوای نظر همدیگر خبری نداشتیم و خوشحالم که با شما هم نبوده است رازی خانمه دیگه نظرش را با توجه به حال و احوالش و اینکه در چه مودی بوده میده و چقدر هم زیباست چون خودش را سانسور نمی کنه نظرات همه دوستان را هم خوندم و چقدر یاد گرفتم سپاس از داریوش جان و دوستان

 تنها کسی که در این زمانه با من درست رفتار میکند خیاطم است که هر بار اندازه های جدیدم را میگیرد 

بقیه به همان اندازه های قبلی جسبیده اند و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم . ًًً..جرج براند شاو 

دوست عزیز مطلبتون فوق العاده بود 

وقتی  که اخرین جمله متنتون و خوندن جمله بالا به ذهنم رسید 

حرفهای همه دوستان. هم  جالب  و به جا بودن 

آقا ایرج درست میفرمایید.حق باشماست. کاملا قبول دارم. سوتفاهم نشه لطفا این حرف من ربطی به گوینده ی این پست آقا داریوش که بزرگ من هستن و من میتونم بگم واقعا کوچیکشونم نداشت این پست و که خوندم از جایی دیگه دلم پر بود خواستم اینجا بنویسمش. همین. همونطور که جناب داریوش خان فرمودند. اینجا شده محل درد و دل. همین. پس لطفا اشتباه فکر نکنید.ممنون میشم. و باز هم میگم آقا داریوش شما سرور مایی هیچ جای این مطلب برخورنده نبوده و نیست. درضمن یکی از سایت ها را دیشب سر زدم یه پست عجیب و البته خنده دار دیدم. فقط میتونم بگم اصن اذیت میشم میبینم تحریما اینقدر رو مردم اثر بد داشته.

استاد ایرانی این لظف شما رو میرسونه..خوشحالم که خوشتون اومد.....دوست گرامی راضیه خانم ....سپاس از کنایه ها و الطافتون....فقط بنده متوجه نشدم کجای این مطلب شما رو اینطور برآشفته کرد؟؟؟....این موضوع هیچ ارتباطی به تواضع نداره و نقل یک خبر رسمی که تو اکثر سایتها و خبرگذاریها منعکس شده چیزی به شخصیت کسی اضافه  یا کم نمی کنه . در هر حال امیدوارم هر چیزی که موجب عصبیت شما شده از ناحیه بنده و. این مطلب نباشه ......اما خوشحالم که این بلاگ محلی برای گلایه ها و درد دلهای دوستان شده دردودلهایی که هیچ ارتباطی به موضوعات این بلاگ نداره  ....اما سپاس که اینجا رو  برای اظهار تالماتتون قابل دونستید...

در همین اوقات نظرات دوست عزیزمون رازی خانم را خوندم :خودنمایی و تظاهر به فروتنی و خود بزرگ بینی / روشنفکر مابی دیگر خریداری ندارد و دیگر در قرن 21 ام با پیشرفت اطلاعات و انتشار ان کاری راحت نخواهد بود هر چند روک مشت را بازنکنند اما توی دلشون خواهند گفت رنگ مون نکن ، اما پذیرش افکار مخالف :فکر و درک از موضوعی و مخالفت با فکر دیگری / دیگران مقوله ای مستقل است که اقلیت و اکثریت ندارد چون همانطوریکه شواهد بسیاری داریم ممکنه 100میلیون نفر افکار/باور اشتباهی داشته باشند و فقط یک نفر افکار درست و عقلانی د اشته باشد همانطوریکه گالیه برخلاف همه باورهای مردم زمان خود و قدرت کلیسای قرن 19 اروپا برخلاف نظرات و باور عمومی گفت خیر همه شما اشتباه می کنید چون خورشید به دور زمین نمی چرخد بلکه این زمین است که علاوه برچرخش به دور خودش به دور خورشید هم می چرخد که منجر به محاکمه و محکومیت وی شد اما میدانیم که گالیله درست فهمیده بود  نتیجه : این گوینده نیست که مهم است؟ بلکه بار علمی و عقلانیت گفته مهم است نه گوینده اش و در اینجاست که برای هزارمین بار اثبات شده که فکر / باور /قانون چیزی نیست که مخالفت یا موافت احترام یا بلی احترامی به فرد / دیگران تلقی گردد بلکه فکر است و نیاز به چلنج بین مخالف و موافق را دارد = ازادی افکار و باور بر نقد یا پذیرش ان توسط مردم چه یک نفر و چه صد ملیون نفر در تقابل - چون فکر و باور اکتسابی است نه وراثتی مانند قومیت نژاد(نزاد وراثتی است و باور و افکار و اندیشه اکتسابیست)؟

با اجازه کپی نمودم برای دوستانم هم ارسال نمایم چون نکته بسیار مهم و قابل توجهه ای میباشد - سپاس

سلام

احساس گناه هم همان احساس شرمندگیه که پیش خودمون و خدای خودمون داریم. درسته که همگی باید از خودمون شروع کنیم اینم همگی میدونن  اما جالبه که اکثریت خودشون و به خواب ناز خرگوشی زدن و عمرا حالا حالاها قصد بیدار شدن ندارن. خیلی از اونهایی که شدیدا احساس فروتنی میکنند، اونایی که فکر میکنن قدرت تحمل آرا و افكار مخالف خود و یا پذیرش توصیه‌های دیگران و دارند و احساس میکنند بی نهایت متواضع اند، در صورتی که تواضع و دیگران باید تشخیص بدهند چون توی رفتار اجتماعیه که مشخص میشه کی متواضعه کی نیست؟فروتن كسیه كه به دنبال درشت‌نمایی اطلاعاتی كه او رامهم‌تر جلوه میده، و كم شماری اطلاعاتی كه او را كوچك می‌شماره نیست.چون نیازی به دیده شدن ندارن.در کل خودشیفتگی اصلا بیماریه وحشتناکیه. که خود بیمار شاید براش خوشایند باشه اما اطرافیانش رنج میبینن. این اطرافیان هر کسی میتونه باشه. طولانی شد

ببخشید وقتتون گرفته شد

درود بر شما داریوش خان : واقعن نکته عقلانی و علمی را درج فرمودید و تفاوت عقلانی و کاربردی دو وازه را بخوبی  بیان نمودید چون شرمندگی زمینی و در قبال مردمه و با مردم همواره در تماس و در انظارشون هست و زندگی روزمره دارد ، اما وقتی گناه گفته شود ! و اسمانی!؟ که نه کسی دیده و نه با عقلانیت و علم سازگاری ندارد و هم چنین بدنیای پس از مرگ مربوط میشود(نسیه) و عقل مردم در عمل چنین باوری را متصور نیستند نادیده گرفته میشود در عمل! و اگر کسانی هم از کلمه گناه تعبیر و تقبلی دارند مربوط به فرهنگ خانواده و اکتسابی عقلانیت و انسانیت انهاست نه جنبه اسمانی ان در نتیجه در ژاپن شاهد انهمه توسعه انسانیت و تعامل عقلانی درتعاملات اجتماعی را شاهدیم و در اجتماعاتی که گناه و باور اسمانی دارند انچه می بینیم فساد است و فساد و وقعی به گناه ندارند : پاکستان جعلی نمونه اشکار ان است و...بقیه را هم که همه میدانیم!؟ مطلب عالی و 5 ستاره است و مطلبی جدید یادگرفتیم طبق معمول از شما شادی برات باشه