برادر ، دوست ، و همشهری عزیز همایون

امر شما مطاع ، واقعیت اینکه نظر من هم همین است که هرگونه وقعی به اباطیل این جماعتِ سفله نهادن بسان دادنِ پروبال به آنهاست پس بهتر که نادیده شان گرفت تا در باتلاق خود ساخته دست و پا بزنند و در نهایت فرو روند .

اما آخرین خطابم به تو مثلا ایرانیِ باشرف ! رابطه و دوستی من با همایون نه از سر فریب خوردگیست نه از سر سرسپردگی و از این دست مهملاتی که به هم میبافی . ما در بسیاری از زمینه ها هم فکر و هم رای نیستیم و تفاوت اندیشه و دیدگاهمان گاه بسیار چشمگیر است اما بسان انسانِ جامعه متمدن آموخته ایم به آراء و افکار هم ولو در جهتی ناهمسو احترام بگذاریم و از این رهگذر اندیشه های خود را بازنگری کرده و صیقل دهیم . پر واضح است که همه چیز را همگان دانند و این امری بدیهی و مسلم است که هر فردی در بسیاری از امور دجار خطا در دید و نگرش و حتا سوءتفاهم در موضوعی شده و در تضارب افکار با آراء دیگر، اندیشه هایش را در بوته آزمون گذارده و در بسیاری از موارد تجدید نظر نماید و هردو آموخته ایم که دوستی مان به مراتب ارجح است به تفکرات و باورهایمان نسبت به موضوعات گوناگون.

نتیجه اینکه رفاقت بنده با همایون عزیز وابسته به مطلبی جز دوستی بی واسطه و بی چشمداشت نیست. از طرفی پیشینه نفاق طلبی و تزویر و روحیه حقارت بار تو در سالهای گذشته حجت را برای همگانی که این پیشینه را میشناسند تمام کرده که جیغ و دادِ تو از سرِ حُب علی نیست که بغض معاویه (بلانسبت همایون )واداشته ات به این غوغاسالاری و هل من مبارز طلبی و سینه سوختگی ات برای تاریخ باستانی ات که در این سالهای اخیر به مانند باورهای مذهبی این مردم از فرطِ مایه گذاشتن بی حد و حصر رنگ باخته و مرده ای را از گورِ ناامیدی و هویت باختگی این مردم برنمی خیزاند.

بقدری شیوه و روش ات در این ترور شخصیت دمِ دستی و کودکانه و ناشیانه است که حتا آنانی که سابقه ات را نمیدانند محلی از اِعراب بدان نگذاردند.

به هر ترتیب بنا به خواست دوست عزیزم همایون این ماجرا از نظر من هم مختومه و علی السویه فرض میشود. پس با طیب خاطر بر مهملاتت بیفزا تا درون این باتلاقِ خود ساخته مدفون شوی.

آقای مثلابیهقی!!! اول اینکه همایون این خیمه شب بازی رو دیده با بنده هم در تماس هست اما به توصیه خود من دخالت نکرد چون مثل روز سناریویی که دنبال میکنی روشنه  پس خواهش کردم فعلا آب به آسیابِ بی آبت نریزه . دوم اینکه سکوت حضور نداره که موضع گیری کنه ایرج خان هم اگر چشمت سو داشته باشه چند کامنت پایین تر موضعش رو اعلام کرده . دیگران هم اگر ترس از بی شرفی و آبروریزی و شانتاژ جماعت دیوث که با کارت و پی ام  تهدید میکنند نبود موضعشون روشن بود . این علی آقا هم بچه هرکجای این آب و خاک هست این اندازه شرافت داره که از روی حب و بغغض خودش رو به صد رنگ در نیاره با پروفایل زنونه بیاد به پفیوزی بیفته . یا ادعای ایران پرستی و از این خزعبلات به خیگ جماعت ببنده تا برای دکان ورشکسته اش مشتری پیدا کنه!

سوم اینکه همزمان از خود نالوطیت به عنوان یکی ازمخاطبین اسم ببری یا همزمان  وبلاگ اصلیت رو به روز کنی و با ادبیات غلط انداز و غلط غلوطِ تعمدی بخوای نعل وارونه بزنی دردی از هویتِ بی هویتت دوا نمیکنه چرا که از پشت همون ادبیات پر غلطت روحیه ی ستیزه جو و بی تربیت و چاله میدانیت که قبلا به حضور دوستان معرفی شده فریاد میزنی که کی هستی

چهارم . گیرم هیچ کس موضع گیری نکنه من که همون اول گفتم خودم به تنهایی برای گِل گرفتنِ این گاله ی متعفن کفایت میکنم..

پس به قول اصفهانیا : خر خودتی دادا

خب ظاهرا این دوست عزیزمان علی آقا هم به هویت این آریو برزنِ گوهری پی برد!!!

پس تا دیر نشده و رسما مفتضح نشدی اون معرکه ی باستانی رو جمع کن و با همون نوشته های مردابی مشغول شو بلکه فرجی شد و دوتا مشتری تازه وارد درِ اون دکانِ ورشکسته رو زدند ! خدا رو چه دیدی ؟!

من نوری در این ظلمت کده میبینم....ولی ناچارم تونلی زیر نوار................

بانو یلدا خوشحالم میبینمتون و باور کنید من تو فیسبوک فعالیت و حضور ندارم.

دوست دیرینه خانم بهانه . ممنون از کامنت های بقول شما نامرتبطتون . از دوست هرچه رسد نیکوست ...

استاد ایرج گرامی.

همانطور که ذکر شد این شیوه و روش نخ نما شده و این حنا دیگر رنگی ندارد . بارها این سیکل معیوب دامن یکی از دوستان را گرفته و خوشبختانه بهره و نصیبی از این رهگذر نبرده و به سرعت به محاق فراموشی و نسیان سپرده شده. کاش دوستمان همایون عزیز خودش حضور داشت تا جواب خزعبلات این جماعت بیکار و عقده ای را میداد . گرچه بقدری این عنصر حقیر و بیسواد و کوته فکر است که حتا بهتر که جوابی به مهملاتش نداد و گذاشت تا در توهمات حقیرانه اش دلخوش باشد و سرگرم.

به هر ترتیب متشکر از موضع گیری به جا و منطقی شما دوست عزیز

 درود بر شما داریوش جان ، متاسف شدم که بازهم همچنان تفرقه اندازی و توهین و یارکشی که استقلال و حرمت دوستان را نقض میکند رواج پیدا نموده ! نمیدانم چرا اقای بیهقی که گویا جدیدن وبلاگ زدند به اقای همایون تاخته اند البته من اقای بیهقی را نمی شناسم اما درگیریها و اختلافاتی که مرقوم فرمودید را تایید میکنم چون در اصل کناره گیری من و..از گوهردشت بخاطر همین چلنج های کودکانه و غیر اخلاقی بود دیگه کار بهخ فحاشی و  حواله دادن ... کشیده بود که با روحیه و فرهنگ ما سازگاریی نداشت، لذا عطایش را بع لقایش بخشیدم و با حضور بسیار اندک و دور از دسته بندیها گاهی سری به پروفایل / وبلباگم می زنم و اگر وبلاگ دوستان قدیم را میخونم هم پرهیز از نظر دادن میکنم چون دیگه کار طاقت فرسا شده بود برام، و انرژی نمونده بود تا صرف  دسته بندی نمایم جای دوستان بانو سکوت و همایون و.... هم خالیست، امیدوارم این بازیها خاتمه یابند، ممنونم از شما

داریوش خان ببخشید کامنت هام مناسب با پست شما نیست

 همین دیگه

کسی که به سپیده دم می رسد،

 از جاده ی شب عبور کرده است

"خاطره" یعنی یک سکوت غیر منتظره میان خنده های بلند

بادرود زيبا نوشتين اما ....دگر كسي به كسي محل نميگذارد

آشنايي نميدهند

با سلام خدمت دوست قدیمی و ارجمند

مثل همیشه زیبا و دلنشین بود

مرسی

اين گونه زندگي کنيم :
ساده اما زيبا ،
مصمم اما بي خيال ،
متواضع اما سربلند ،
مهربان اما جدي ،
سبز اما بي ريا ،
عاشق اما عاقل …

وقتی آب سر بالا میرود

وقتی ماه غش میکند

وقتی زمین می خندد

دیگر عجیب نیست

گلها با صدای گرگ ها اهلی شوند

یا گرگ ها با بوی گل ها ؛ گیاهخوار

آوای عزیز

شاخص ترین دلیل برای مورد آزار قرار گرفتن، متفاوت بودن و ارجح بودن و برجسته بودنِ شخص است . پرواضح است  خفاشانی که به تاریکیِ جهل آموخته شده اند آوازِ هزار صبحگاهی را برنمی تابند .علمِ دیگری موجب تحقیرشان میگردد و از این بابت در عذابی علیم دست و پا میزنند . شاید در کوتاه مدت و مقطعی خاص بتوانند خر مهره را بجای گوهر به دیگران قالب کنند اما دوام و قوامی ندارد این مکاره بازارشان و همانطور که همه شاهدیم به سرعت کسادی دامنگیرشان شده و به محاق انزوا رانده میشوند. وگرنه مرور تاریخِ حزبی ورشکسته که بنیادش پس از هفت دهه از میان رفته و تخریب انسانی شریف بواسطه این پروسه ی خاله زنکانه جز رسوایی مضاعف برای طراحِ از پیش رسوایش عایدی ندارد.

صابونِ این جماعت به تنِ این حقیر هم خورده . بارها و بارها . اما برای جهل و تباهی بی پایانِ این جماعت بی سواد و عقب مانده و مزور متاعی به ارمغان نیاورد!

اما خطابم به بچه مسلمان ها و مسلمان زاده های این جمع است که به تازگی به این سایت پا گذارده اند و از روی یاک دلی مورد سوء استفاده قرار گرفته اند . به کلامی از قرآن استناد میکنم برای تفهیم روشن ترِ مطلب.

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

ــــــــــــــــــــــ

مریم جان به هر حال از بودنت خوشحالم دوست من

سلام جناب داریوش عزیز.

بودم و چراغ خاموش به وب لاگ شما هم سر می زدم ولی بی سروصدا

در هر حال خوشحالم از حضورتون

 سلام داریوش عزیز 

مثل همیشه  نوشته هایت برایم طعم آلبالویی داشت 

در مورد همایون من واقعا متاسفم که چرا این بنده خدا رو اذیت میکنن اون طفلی به اندازه کافی درگیر مشکلات و مسائل شخصی خودش هست ...من واقعا درک نمیکنم چرا یک عده از وقت و زندگی خودشون به این شکل برای آزار دیگران سرمایه گذاری میکنن 

اتفاقا منم همینکه اسم بیهقی رو دیدم جا خوردم ....این دقیقا اسم اول همایون بود ...فقط میخوام بگم خدایی هم اون بالا هست 

خانم سوگل ممنون از اییییییییین همه کامنت و

life is a road and you are is passengers, so be careful about the value of your times , maybe you wont be in the road tomorrow

بنیامین جان . همینطوره

مریم خانم دوست قدیمی. کجایی خانوم پیدات نبود مدتی؟

و دوست جدید التاسیس و قدیم الهویۀ بیهقی :

تا اونجا که دوستان قدیمی به یاد دارند بیهقی اولین اسمی بود که همایون عزیز با این نام وارد این سایت شد و به دلیل حسادت ها و خباثت ها ی بیشمار عده ای کوته فکر و کوته بین به ناچار بارها و بارها مجبور به بستن پروفایلش شد و باز به اصرار دوستان به این جمع اندک برگشت. عزیزی که امروز نعل وارونه زده و با نام همایون به تخریب همایون قد علم کردی تا تحت لوای دفاع از ناسیونالیسم ایرانی و تحریک جماعت پان ایرانیسم افراطی توشه و حلقه ای برای اعتبار از دست رفته و به فاک فنا نشسته ات مهیا کنی ، باور کن این این خیمه شب بازی ها و این خوش رقصی ها نخ نما شده و طرفی از این محمل نمی بندی. پس بیشتر از این خودت را رسوای خاص و عام نکن. آخرین حضورت برابر بود با بایکوت تام و تمام اعضاء و دوستانی که مدتی فریب ظاهر عوام فریب و پوپولیسم تو را خوردند و اکنون صفحه ی وبلاگت دریغ از یک کامنتِ خالی!!!

جالب اینجاست که بهتان و انگِ تفرقه افکنی را کسی عنوان میکند که بنیادش را در این سایت نهاد. اختلاف من با پوریا، اختلاف ایرج با همایون، اختلاف سکوت با ایرج و بعد همایون وووو .

افسوس که از حلقه دوستان قدیمی اندکی نمانده اند تا گواهی به این حقیقت مفتضحانه ات بدهند. اما ملالی نیست خودم به تنهایی برای گِل گرفتن دهانِ گشادت کفایت میکنم .

پس بزن به چاک تا رسما هویتت را به اطلاع حاظران نرساندم.

آخر من در این شهر آشنای هزار ساله دارم!

دنیا سرابی بیش نیست پس بهش دل نبندید

دنیا ویرانه ایست ساخته شده از خاکسترهای پنهان که روزی اتشفشان خواهد شد

شادکام باشی تاواریش