×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more
× im only responsible for what i say not for what you understand
×

آدرس وبلاگ من

cardinal.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/cardinal2

Access to the friends list is not allowed for anyone
× Access to this person's groups list is not allowed for anybody

مسیر انحطاط یک فرهنگ


                بدون شک افراد بسیاری وجود دارند که معتقدند نمی توان جا معه ایران را جزء جوامع عقب مانده دنیا محسوب کرد.درمقابل عده کثیری اعتقاد راسخ به عقب ماندگی این جامعه دارند وبر این ایده پا می فشارند.در واقع هر دو گروه درست می اندیشند .ولیکن هر گونه اظهار نظری در این رابطه می بایست بر بستر نسبی بودن مسئله مطرح شود.آری ایران در مقایسه با همسایگان وبسیاری از کشورهای توسعه نیافته نه تنها عقب مانده نیست بلکه پیشرفته نیز به شمار می رود.اما با توجه به موقعیت های استراتژیک /منابع ملی/منابع انسانی/سابقه تاریخی /ظرفیت های فرهنگی وعلمی/نقش موثردر سیاست های منطقه ای و...در مقایسه با دنیای غرب قطعا عقب مانده ارزیابی شده ونیاز به بازنگری و بازسازی اساسی دارد..

         علل عقب ماندگی ایران را می توان به سان یک ماز پیچ در پیچ تصور کردکه تمام راهروهای آن به یک دیگر راه دارد ونمی توان برای نشان دادن آن از یک نمودار خطی سود جست و برای نشان دادن روابط علل عقب ماندگی های ایران نیاز به تحلیل وارائه تحقیقات فراوان است.

         با این حال با توجه به کاستی های این روش دلایل عقب ماندگی های ایران را به ترتیب وقایع تاریخی وبه صورت بسیار مختصر در زیر بر می شماریم 

         1)ایران از لحاظ جغرافیایی خشک و بی آب است

         

         2)مردم ایران به واسطه بی آبی اصولا درگیر مسائل معیشتی بودند.مادامی که انسانها برای زنده ماندن در گیر تلاش ومبارزه بلا فصل هستند کمتر به تفکر پرداخته ودر نتیجه به دستاوردهای فکری نیز دست نمی یابند.(مطالعه موقعیت جغرافیائی یونان وروند شکل گیری فلسفه در آتن توصیه می شود.)

 

         3)بنا به دلیل فوق فلسفه ای در ایران شکل نگرفت ودر مقابل مردم به دین/متافیزیک واسطوره ها روی می آوردند.

 

         4)مردم برای دست یابی به آب مجبورند از شیوه های مصنوئی مثل حفر قنات وساختن کاریزها استفاده کنند واین امر میسر نمی شد مگر با حضورودخالت دولت که از قبل به وجود آمده بود.بنابراین قدرت دولت هر روزه بیشتر میشود و این خود مقدمه ای نامیمون برای شکل گیری استبداد به شمار می رود.

 

         4)آب همه جا در دسترس نیست در نتیجه ساختار اجتماعی جامعه ایران به شکل دهکده است واز طرف دیگر به همین دلیل بخش دیگری از جامعه ایرانی زندگی ایلی اختیارکرده به صورت قبایل کوچنده در می آیند.در روستاها نیز مزارع منفرد وجود ندارد بلکه همگان گرد محلی که آب وجود دارد جمع شده ومالکیت ها اشتراکی است.

 

         5)بنابراین شهری شکل نمی گیرد که ضمن استقلال خود به عنوان مراکز تجاری ایفای نقش کند.

 

         6)اولین لازمه گرفتن مناسبات دمکراتیک و به رسمیت شناختن حقوق فرد توسط دولت پدیده شهروندی است که به دلیل فوق در ایران شکل نگرفت.(امروزه هنوز هم شاهدیم که شهرهای ایران بیشتر به روستاهایی بسیار بزرگ شبیه هستند.)

 

         7)فئودالیزم شکل نمی گیرد .مالکیت اشتراکی وشاه بزرگترین زمین دار است.استبداد ادامه می یابد.

 

         8)در عصر کشاورزی دولت وشاه تمام ابزار تولید را در دست می گیرند.بنا بر این مازاد تولید در دست دولت قدرت مطلق حاکم را افزایش داده ودر مقابل قدرت جامعه برای مبارزه کاهش می یابد.

 

         9)حکام دست نشاندگان شاه هستند.هویت فردی(که اساس تئوری های ایجاد تحول در دابوت به شمار می رود.)در چنین جامعه ای شکل نمی گیرد.در حالی که همین هویت فردی است که اساس پیشرفت های اجتماعی را بنا می نهد.جامعه مدنی/مناسبات سرمایه داری/خردگرایی وتعقل همگی معلول هویت فردی است وعدم مالکیت انفرادی وخصوصی دراصل مترادف با عدم تکامل فرد وایجاد مانع برای گسترش جمع است.

 

         10)شاید دراین جامعه سنتی که رهبران آن خود را فرستاده خدا دانسته وخردورزی خود را سر آمد تمام انسانها یا فته اند از بزرگترین موانع در پیدایش رقابت اندیشه وخلاقیت فردی محسوب شوند.در چنین اجتمائی فرد وتعقل وی هیچ محلی از اعراب نخواهد داشت.ضمن اینکه رقابت های فردی در عرصه های گوناگون مکانیزمی است که اگر چه بنیاد فردی دارد ولیکن نتایج آن به تحولاتی وسیع در اجتماع /تاریخ وحتی جهانی بدل می شود.

 

         11)استبداد ادامه می یابد.گروه های اجتماعی به دلیل پراکندگی روستاها نمی توانند به اتحاد دست یابند ضمن اینکه همچنان به آب وابسته اند.بنابراین گروههای اجتمائی همچنان در مقاومت ضعیف وبه قول جان فوران مقاومت شکننده است.

 

         12)وابستگی اربابان به شاه و دخالت زمین داران در تجارت مانع می شود تا طبقه بورژوازی و از همه مهمتر بورژوازی صنعتگروتولید کننده شکل بگیرد.

 

      13)در ایران شهرهای خود مختار به وجود نیامدند.سکونت خوانین در شهرها ونگهداری زمینها و املاک در روستاها را بایستی از موانع جدی رشد تجارت مستقل وتشکیل صنف های شهری تلقی کرد.

         در این بخش قبل از ادامه بحث لازم است نگاهی به سلسه ساسانیان واتحاد دین ودولت در آن زمان و همچنین نگاهی به حمله اعراب ونقش اسلام در روند تاریخ ایران داشته باشیم.از آنجا که برای صرفه جویی در زمان: به کار غیر علمی برشمردن علل عقب ماندگی ایران پرداختیم(زیرا بنا به درهمتنیدگی وپیچیدگی موضوع علمی تر آن بود که قضیه را تفصیلی وتحلیلی بررسی می کردیم) اجازه می خواهم ادامه بحث را همچنان به صورت خطی وشماره ای ادامه دهم و فرض را بر این بگذاریم که موارد در حال شمارش به صورت ترتیبی امکان پذیر است.

 

         14) در دوره ساسانیان ایران یک دوره پیشرفت نسبی را تجربه می کند.ولی نظام شبه کاستی ونارضایتی مردم از یک سو و اتحاد دین ودولت از سوی دیگروهمچنین احساس نیاز ایرانیان به فلسفه وتعقل (شاید در آن زمان به دلیل یگانگی دین ودولت/دین وجهه خود را از دست داده بود.)نهضت های فکری-دینی به وجود آمدند که همین خود می توانست از آفات برداشت ناصحیح از دین ناشی شود.شورش های تعقل گرای متکی به تفکر مزدکی ومانوی از مشهورترین آنها به شمار می رود که با خشونت سرکوب شدند.(معتقدم در صورتی که اسلام هم وارد ایران نمی شدهر دین دیگری اگر مورد اقبال ایرانیان قرار می گرفت در نتیجه تاریخی این ملت تفاوتی را ایجاد نمی کرد.مطالعه تاریخی وجامعه شناسی وایضا علل انحطاط ساسانیان و غلبه اعراب پیشنهاد می شود.)

         جنگ های 24ساله وفرسایشی ایران و روم بنیه عمومی هر دو کشور را به شدت تضعیف کرده بود وهزینه کافی برای جنگ ومقابله با اعراب وجود نداشت.

         از آن سو اعرابی عشیره ای /صحرانشین وفقیر با انگیزه مالی بسیاربالاوایمان راسخ به اسلام در برابر سربازان بی انگیزه ایرانی قرار گرفتند.مردم مقاومتی نشان نمی دهند زیرااسلام برای آنها پیام برابری وبرادری به همراه داشت.سپهبد رستم فرخزاددرجنگ قادسیه وفیروزان در نها وندعلاوه بر جان خود جنگ را نیز واگذار نمودند.

 

         15)ایرانیان پذیرای اسلام وآن را مبدل به یک تمدن بزرگ می سازند.

 

         16)اسناد و مدارک حکایت از آن داردکه ایرانیان درایجاد اسلام خلافتی ونهادینه کردن آن نقش مؤثر ایفا کرده اند.ضمنا اعراب در زمینه های بوروکراسی واقتصادی از دستاوردهای ایرانیان بسیار سود جستند.این گونه رسوخ اسلام در بطن جامعه ایران بدون مشارکت اکثر ایرانیان میسر وممکن نبود.اعراب فقط دو قرن فاتح ایران بودند و از این پس ایرانیان بودند که اسلام را نگه داشتند.

 

         17)تمدن ایرانی واسلامی در یکدیگر ادغام می شوند.تفکر اسلامی برمناسبات جامعه ایرانی غلبه می کند.اینجاست که هر آنچه مورد نیاز جامعه بشریست را باید در متون دینی جستجو کرد.(تمام جوامعی که حکومت دینی را تجربه می کنند با این فرایند مواجه می شوندوهیچ فرقی ندارد چه دینی وچه جامعه ای باشد.)واین ویژگی را نباید منحصر به اسلام تلقی کرد.

 

         18)از سده ی اول هجری ایرانیان تلاشهایی را برای رشد فلسفه انجام می دهند که تا قرن ششم ادامه می یابد.از قرن ششم به بعدجامعه ایرانی رکود فکری/اجتمایی ناخوشایندی را تجربه می کندواین وضعیت در ایران تثبیت می شود.

 

         19)تسلیم مقدرات شدن/فرارکردن ازشدائدزندگی به جای مبارزه با آن و جایگزینی انفعال به جای تقابل فکری وخردورزی پس از موارد بالا ریشه درموارد زیر دارد:

         الف)درگیری حاکمان محلی به صورت پی در پی وجدی به منظور قرابت با خلفای عباسی برای کسب قدرت بیشتر.البته بایدتاکید کرد در این دوران چند قرنی تقریبا هیچ انقلاب یا جنبش غیر دینی رخ ندادوتمام جنبش های توده ای دراشکال دینی رخ می دهد و ظاهرا تمایلی برای استقلال سیاسی جامعه در دل این درگیری ها یافت نمی شود.

         ب)وضعیت نابسامان اقتصادی جامعه.

         ج)سرکوب اندیشمندان و تئوریسین های آن زمان که بیشتر از دین متکی به تعقل بودند.

         د)ضربه نهائی را مغولها وارد می کنند تا دیگر اثری از اندیشه و اندیشمند نماند.(تقریبا تمام تمدنها با حمله بربرها مواجه شده واحتمالا طعم شکست را چشیده اند ولی هجوم قبایل مغول ازاین لحاظ در عقب ماندگی ایران حائز اهمیت است که شبکه های آبیاری که رگهای حیات اجتماع بودند به شدت تخریب شد. شبکه هایی که باز سازی آنها نیاز به سالیان متمادی ونیروهای انسانی بیشماری داشت.

 

         20)درقرن شانزدهم دنیای غرب که در برخی از مشکلات خود با ایران وجه اشتراک داشت با همت خود غلبه نموده وپا به عرصه تمدن معاصر می گذارد.غرب آینده ای متفاوت را برای جهان رقم می زند.آنها میروند تا بازاری را شکل دهند که در آن کار گزاران و نهادهای اقتصادی بسیار پر شماری در گیر فعالیتها وعملیات فراملی شوند.آنها در صدد بر آمدند تا نفوذپذیری مرزهای سیاسی را در برابر جریان های اقتصادی خود بسیار افزایش داده /درهم تنیدگی و وابستگی متقابل در گستره جهانی را به حدی برسانند که امکان چندانی برای اتخاذ سیاست انزوا و خود کفائی اقتصادی وجود نداشته باشد.غرب درگیر یک فعالیت تجاری شد که در آن جستجوی بازار گسترده جهانی/منابع غنی تر/ کارائی بیشتر /موقعیت استراتژیک ترومناسب تر جزء لاینفک آن شد.غرب نیاز به بازار داشت.حیات ورشد سرمایه داری به جهانی شدن آن وابسته بود.واقتصاد متکی به کشاورزی ایران هدفش تامین معاش محلی بود.(رشد مناسبات سرمایه داری و جهانی غرب نیازمند فلسفه عقلی وعلم بود در حالی که در ایران این عرصه ذهنی وجود نداشت.)

 

         21)خوانین/حکام/درباریان و...با سرمایه ملکی خود به داد و ستد می پردازند تاجایی که شاردن در سفرنامه خود می نویسد:دلالی وداد وستد کالا آنقدر مورد علاقه ایرانیان است که حتی شاه نیز در امر خرید وفروش دخالت می کند.بورژوازی دلال-غیر تولیدگر در بطن این جامعه سنتی باعث تقویت سرمایه داری بازاری ومناسبات ارباب رعیتی شده باعث تقویت تنه عقب ماندگی در این کشور می شود.این وضع تا سال 1341 هجری تداوم می یابد.

 

         22)رضا شاه متوجه اهمیت بورژوازی در فرایند مدرنیزم شدن کشور می شود ومی کوشد تا با قدرت ارتش به این مهم دست یابد.بدیهیست که ارتش نمی تواند جایگزین مناسبی برای بورژوازی صنعتگر باشد.زیرا بستر تولید در قدرت ها وانگیزه های فردی نهفته است که پیش نیاز آن آزادی ولیبرالیسم است در حالی که ارتش تداعی کننده دیکتاتوری است.پس تلاش برای مدرنیزم سازی جامعه دینی ایران از بالا تلاشی مثبت ولی بی حاصل بود.

 

         23)در حالی که اروپا به رشد خود ادامه می دهد زمینداران تاجر ایرانی به جای تولیدات صنعتی واسطه های فروش کالاهای صنعتگران غربی می شوند ونه تنها کمکی به صنعتی کردن کشور نمی کنند بلکه عملا مانع آن می شوند.

 

        24)بنابراین بورژوازی در ایران رشد نمی کند.اقتصاد وسیاست در یکدیگر ادغامند.در حالی که مطالعه تاریخ انقلاب های موفق دنیا نشان می دهد که آنان درصدد جدایی این دو بوده اند.

 

         25)در ایران شرایط اقتصادی به رشد بورژوازی که خواستار استقلال اقتصادی(لیبرالیسم)وپایان سلطه دولت بر اقتصاد باشد نیانجامید.تاریخ معاصر ایران نشان می دهد میان بازاریان/نهاد دینی و دولت پیوندی دیرینه وقوی وجود داشته است.پیوندی که تا قرن حاضر ادامه دارد.

 

         26)وامروز کشور ایران از لحاظ بسیار زیادی در تناسب با دنیای غرب عقب مانده است.راه حلها کدامند آیا ایجاد تغییر در وضعیت کنونی ممکن است یا عقب ماندگی تا آخرالزمان با این ملت است؟

 

         برگرفته ازمقالات دوست گرانقدراستاد بهنام بستان بنیانگذار نظریه دابوت

 

چهارشنبه 28 شهریور 1391 - 12:51:49 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 30 شهریور 1391   5:34:46 PM

دادا همین الان اون رمزو یه جا بنویس که فراموشت نشه نخوای بهونه بیاری.....ضمنا این دور هم جمع شدن دوباره بی حکمت نیست وگرنه چرا تو این چند ماه گذشته اتفاق نیفتاد....پس باش و اجاق این گوشه حوضخونه رو روشن نگهدار ....اینکه عزیزی به هر دلیل فرموده که چرا برگشتی ؟ خب نظر ایشونه و حتما اونقدر از این جمع دلخونه که شاید سوتفاهمات به تعلقات چربیده ...اما لطف این جمع این بوده و هست که با همه گیس و گیس کشی ها بازم مثه اعضای یه خونواده کنار هم ایستاده و هوای هم رو داریم البته اینبار هشیار تر که خناسی نسناس از اختلاف نظرها و تعدد آرا پیراهن عثمون نسازه و همه رو به جون هم بندازه.....گذشته ی نه چندان دور درسی بزرگ برای من و البته اکثر دوستان بود که مجالی دوباره به ماهیگیران آب گل آلود ندیم و با هر مرام و عقیده و نظر کنار هم دوستانه بمونیم و طبق آرمان اولیه ای که تو این سایت داشتم تحمل نظرات مخالف و نه البته تخریب و هوچی گری رو از اینجا مشق کنم تا تو دنیای واقعی هم آستانه تحملم برای آرا و عقاید متفاوت و حتی مخالف بالا بره ........به هر حال خوشحال میشم که باشی و بنویسی .....این ورق پاره هم اگر نباشه لطف و نظردوستانی چون شما باید درش رو گل گرفت.....حضور عزیزان و اساتید و سروران به این صفحه وزن و شان میده......پس داریمت دادا....علی علی

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 30 شهریور 1391   12:02:18 PM

سرکار خانم سارا ممنون که به این صفحه الطفات دارید.......دوست گرامی سرکار خانم نرگس از حضور و نظر شما هم سپاسگذارم.....واما عزیزدل برادر پوریا ماهان.....خوبی دادا؟؟؟ بخدا دلم واسه اون کل کلا یه ذره شده بود ...چند روز قبل با منصور یادت کردیم  ....خوشحالم که بچه ها یکی یکی دارن برمیگردن........هنوز حاج رضا.....بهنام سینمایی....علیرضای گل وباقی دوستان که الان حضور ذهن ندارم جاشون خالیه .....به هر حال خوش اومدی 

.........

ارسال پيام

جمعه 30 شهریور 1391   11:20:28 AM

سلام.داریوش عزیزبرادربزرگوارم استادم سرورم. روزهمگی خوش وسرشارازشادی.ازداداش گلم فریاد شنیدم شمع وگل وپروانه وبلبل همه جمع اند.خواستم عرض ارادتی کنم خدمت همه سروران خودم. دوستانی که ازشون اموختم واموختم وبازهم اموختم .شاگردته کلاسی درس دوستان /پوریا ماهان

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 30 شهریور 1391   6:15:27 AM

جالبه....شما فکر میکنید یک چالش و گفتگوی درون یک وب رو میبایست تبدیل به روزنامه دیواری و بنر کرده و تو بلاگتون انعکاس بدید و جوابیه های شما تو همین بلاگ کفایت نمیکنه برای تایید نظراتتون ؟؟؟ عجب !!!  بسیار خب اونچه که میبایست فهمیدم....مابقی رو بعهده دوستان البته بسیار باهوش و دقیق و باتجربه میذارم و این بحث رو همینجا مختومه اعلام میکنم این داستان مکرره و این روحیه آشنا.....موفق باشی دوست قدیمی....

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 30 شهریور 1391   5:37:35 AM

دقیقا خوب اشاره کردید به حواث 88....و حضور همون دوآتیشه های وطن پرست بود که اون مصایب و در نهایت سرخوردگی رو به ارمغان آوورد .....کاراکترهایی که در کسوت معترض و دانشجو اما با هدفی که از یک اتاق فکر بیرون میامد مثل بنزینی روی اون شعله های کوچیک عمل کرده و کار رو به سرکوب کشوندند......ببین آقا یا خانم محترم ....بنده هرنظر و انتقادی رو در این صفحه برمیتابم و با کمال میل استقبال میکنم ......اما با چشم و گوش و از قضا همون شاخکها میتونم رد آدمهایی که دل و زبانشان یکی نیست رو تشخیص بدم .....گرچه اینجا یک محیط مجازیه و وجود و حضور چنین اشخاصی در نهایت به بسته شدن صفحه ای منجر میشه که قبلا توسط دوستان عزیز اینچنینی تجربه کردم..و زیاد هم قابل بحث و جدل نیست .....اما از اونجا که اساسا نسبت به حضور چنین افرادی آلرژی دارم و قطعا و البته شما از این قاعده به دور هستید .....لطفا ازسایه نشینی دست بردارید ....بچه هایی که 88 جلو گلوله رفتن تو تاریکی نایستادن.....نقابی نداشتن.....با کسوت مبدل شعار هل من مبارز و وطن پرستی سر ندادن....خودشون بودن و مسئولیت کلام و اعتقاد و اعتراضشون رو پذیرفتن .......کم کم داره یادم میاد که این روحیه و قلم رو میشناسم ....پس لطفا ادامه بده

http://shahriaranvatan.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 29 شهریور 1391   11:00:54 PM

بعد از آنکه بسیار از خودتون راضی بودید وباز هم به پیشداوری خود ادامه دادیدتمام ترستون اینه که کسی با کاراکتری پنهان ولی نظری متفاوت تو جمع باشه

البته ترسی نابجا و استدلالی بی پایه است

آقای به ظاهر محترم در شرایط مشابه این  انسان باید چشم وگوش خود را باز کند,مگر وسط تظاهرکنندگان حوادث 88 انواع مختلف کارکتر نبود؟ اگربرای مخاطب بلاگتون اندکی شعور قائل بودید ,بجای شاخک هایتان!!! ,چشم وگوش وخصوصا فکرتان به کار می افتاد

به گمان من شما نظر مرا در بلاگتان بر نتافتید زیرا بلاگ محل تبادل نظر است  وپروفایل محل معرفی .علا وه بر آنکه

هر فردی درنوشتن بیوگرافی یا معرفی خود آزاد است ,کسی که قصد برقراری رابطه ای دارد باید چشم خود را باز کند

هرفردی مختاراست دوستانی برای خود برگزیند

3- ومهمتر از آن اینکه من  در پروفایلم دوستی ندرام که سوء استفاده کنم که ازمن میخواهد که  تکلیف خودم را مشخص کنم گیرم مرد باشم واز حقوق زنان دفاع میکنم ویا زنی هستم که نمی خواهم کسی بداند زنم مهم اینست که شخصیت فکری من در بلاگم مشخص میشود.مگر صادق هدایت وخیلی دیگر تا سالها با اسم مستعار فعالیت نمیکردند؟,فکر میکنم شما باید تکلیف خود را با خودتان وبا مخاطبتان مشخص کنید

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 29 شهریور 1391   9:14:17 PM

دوست من ....بنده هم نخیر....هیچ انگ و وصله ای به بنده نمیچسبه ...مدتهاست که تو این حوضخونه هستم کم یا زیادی به کسی نگفتم...همواره هم احترام همه دوستان با هر عقیده ای رو داشتم در بین دوستان و خوانندگان این صفحه ناچیز از دوستان بشدت مذهبی تا دوستان لائیک.....از برو بچه های تیزوبز و شکارچی تا اساتید محترم و سروران بنده از خانومهای جوان و کم سال تا بانوان محترم و فرهیخته همه و همه مورد احترام بنده بوده و هستند.....جنابعالی هم از این قاعده مستثنی نیستید .....بعد اینکه بنده شما رو هموسکشوال  قلمداد نکردم بلکه منظور این بود که هر دوستی با هر کاراکتر و جنسیت و شخصیت میبایست همون رو ارایه داده و از همون هویتی که داره دفاع کنه و جمع هم یاد بگیرند که همه حق حیات و ابراز عقیده دارند همونطور که در ابتدای مطلب گفتم بنده با آرا ونظرات و عقیده شما هیچ مشکلی ندارم و نظراتتون مورد احترام بنده بوده و چنانچه دوستی هم تو این بلاگ شما رو و یا هر خواننده دیگر رو مورد بی احترامی قرار داد بشدت برخورد میکنم .....اما و صد اما از اونجا که آزموده را دوبار آزمودن خطاست .....قبلا مواردی از این دست داشتیم که باعث دردسر...ایجاد سوتفاهم و مشکلاتی شد که منجر به دلخوریها و از هم پاشیدن جمع دوستان و بحثهایی در میان دوستان شد...به شکلی که تعدادی از عزیزترین دوستان برای همیشه این سایت رو ترک کردند ...دوستان قدیم کاملا به خاطر دارن مواردی رو که گفتم......ببینید وقتی تو این خراب شده میگن بلاگ کاردینال تمام دوستان میدونن که داریوش راستان با شناسنامه  و نگرش و پروفایلی مشخص روبروشونه و همینطور مابقی دوستان.....ضمنا بنده تا اونجا که به یاد دارم ترسهای زیادی رو پشت سر گذاشته و اساسی پوستم چغر شده و از اونجا که حسابم پاکه و با کسی خرده و برده ای ندارم نگران چیزی نیستم......و اینکه اگر قلب کوچیک شما که با روحیه حماسی شما سنخیت نداره شکستم متاسفم .....شوربختانه بنده علیرغم استقلال در دیدگاه و نظراتم و متمایل بودن عقایدم به سمت و سویی که مورد نظر بسیاری از دوستان هست ...آدم بی تعارف و شفافی هستم  و شاید همین روحیه نه چندان ظریف باعث رنجش بسیاری از دوستان میشه اما  مطمئنا دوستانی که مدتهاست با روحیه و اخلاق بنده آشنا هستن میدونن که هیچ غرض و مرضی در کار نبوده و دست در هیچ کاسه ای ندارم......از شما دوست عزیز هم تقاضا دارم و پیشنهاد میدم ولو یک کاراکتر مجازی اما شفاف ارایه کنید که جایی برای شبهه نمونه....تواین سایت خانمی داشتیم که از آقایون بیشتر از خودشون دفاع میکرد و آقایونی که مسلمون تر از خدا بوده و وحشتناک زنانه و فیمینیست عمل میکردن .طوری که تو کوتاه زمان معلوم میشد جنسیت دوستان مخالف اون چیزی هست که ارایه کردن و بنده فلسفه این داستان رو نفهمیدم تا الان..... وگرنه بنده نه مشکلی با شما دارم نه گیر و گرفتی اما تو موارد مشابه تجارب گذشته تعدادی چراغ ارور تو کله ام روشن میشه که یه جای کار درست نیست ....حالا شما که خدا رو شکر مشکلی نداری ...خانمی هستید با همون سن و سال که نوشتید....بسیار خب ماهم مبنارو به همین میذاریم ....اما متاسفانه این شاخکهای من از روی نوع نوشتار و حس و حال و هوای پشت کلمات میتونه سرک بکشه و نگارنده رو ببینه......امید که من اشتباه کرده باشم...

http://shahriaranvatan.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 29 شهریور 1391   8:28:51 PM

البته شما این حق را دارید که نظر من را ثبت نکنید یا حذف کنید یا اصلا اجازه نظر دادن به هیچکس ندهید

ولی گمان میکنم بلاگ محلی برای تبادل آرا واندیشه هاست نه زیر آب یکدیگر را زدن یا تکلیف کسی را مشخص کردن

مگر اینکه کسی بخواهد دیگری را جاسوس یا...جلوه دهد که در آن صورت هم فرد اگر بارش کج نباشد میتواند از خود دفاع کند,نظر اول من هنوز هم موجود است من نه شما را متهم کردم ونه بد گفتم غیر از اینکه از شما تمجید کردم

علاوه بر آنکه قلبمو شکستید بسیار غیر حرفه ای  برخورد کردید

http://shahriaranvatan.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 29 شهریور 1391   7:57:36 PM

آقای داریوش عزیز شما هم که بله

مگر اصل در تبادل نظر این نیست که  باید به گفته بنگریم  نه گوینده

مگر شما  میخواستی با من دوست بشی که پروفایلمو میخوندی بعد باز نمیشده نفهمیدی که زنم یا مرد؟

مگر به شما ومطلب این پست شما ربط دارد که من مردم؟ زنم یا...مگر نظر دادن من به عنوان یک کافر فاسق یا مومن متدین برای شما فرقی میکند؟

مگر از شما خطایی سر زده که اینقدر میترسید

مگر شما با آقایان!!! دستتان در یک کاسه است که بجای مخالفت یا بررسی نظر من به من تاخته اید وحتی همو سکشوال معرفی کردید(یک نگاه اجمالی به پروفایل من و بدگویی من از خودم واینکه هیچ دوستی ندارم نشان دهنده این است که چه مرد باشم چه زن چه نرمال چه غیر آن حداقل ملت را سر کار ندارم)یا موضوع چیز دیگری است؟

مگر رسم جوانمردی این است؟

من نمیخواهم هیچ پیشداوری در مورد شما کنم بنابراین امیدوارم صادقانه پاسخ دهید وسانسور نکنید

 

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 29 شهریور 1391   8:13:21 AM

اختیار دارید سرکار خانم......شما منبع فهم و کمال هستید .....حضور مستمر و تشویق دوستانی چون شما دلیل بازگشت و ادامه این حقیره .....ممنون از حضورتون

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 29 شهریور 1391   7:29:35 AM

بانو سکوت خوشحالم از حضور مجددتون امید که فصلی نو در تبادل افکار و آرا ایجاد بشه.....یوسف خان برادر گرامی حق با شماست مرسی از نظر صائبتون.....دوست جدید آقای دایانا یا خانم سیاوش ....به هر حال جنسیت مهم نیست اما قبول و اذعان به جنسیت مهمه......در رابطه با موضع و نوع تفکرات و جبهه گیری ها و دیدگاه شما بحثی ندارم که هر کس نظری داره و نظرش محترم .....اما از اونجا که بنده مخاطبین و دوستانم رو کمی مورد بررسی و شناخت قرار میدم....نوع نگرش شما با توجه به تصویر وآیکون و سن و سالی که در پروفایل نیمه مسدودتون که حتی  با پروکسی هم باز نمیشه مرقوم کردید نمیخونه واز اونجا که بنده در رابطه با اشخاص غیر شفاف و مرموز آدم بسیار ترسویی هستم خواهش میکنم تکلیف ما و خودت رو روشن کنی که بلاخره چی هستی ؟؟؟ مردی ؟؟؟ زنی؟؟؟  و سپس به تبادل فکر ...کلام ...رای و یا هرچیزی که مطلوب شماست بپردازی....آخه برادر یا خواهر من این چه مسخره بازیه تو این حوضخونه راه انداختید.....اگر چگوارا هستی ....اگر هموسکشوال هستی ....اگر وطن پرستی ...اگر سیاسی هستی ....مذهبی هستی ....عاشق پیشه هستی....دون ژوان هستی....هرچی هستی ....خودت باش و خودت ....گیرم که اینجا چهار نفر سیاه شدن ..آدم با خودش که نمیتونه سیاه بازی کنه////////// نرگس خاتون ممنونم از حضورتون در این صفحه....و استاد ایرانی عزیز......قطعا رضا شاه و اقداماتش در جهت تکان دادن این کشور هزارسال خواب بر کسی پوشیده نیست تا جایی که آرام آرام حضرات هم با کمی احتیاط به خدماتش اذعان میکنند      البته مستحضرهستید که این مقاله بیشتر مروری بر آسیب شناسی عقب ماندگی از منظر جامعه شناختی داره و بطور خاص شخص یا گروهی رو مقصر قلمدادنمیکنه ....پر واضحه در هر اجتماعی اقشار مختلفی از شاه تا گدا تا روحانی تا کاسب و غیره موجوده .....ایراد در چیدمان و جایگاه و روابط شکل گرفته بر اساس شرایط موجود در جامعه ماست.....اجتماعی کاملا قبیله ای که همواره منتظر رخدادی از بالا به پایین و از راه رسیدن فریدونی فرخ پی برای نجاتشه........سپاس از حضورتون

http://irajkhan404.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 29 شهریور 1391   1:41:30 AM

درود : ضمن تایید همه علل عقب ماندگی و تخریب/هرز روی منابع در طول تاریخ ایران درسته که منابع محدود بودند اما بطور متوسط بد نبودند انچه بد بوده عدم مدیریت خردمندانه و انسانگرا / مردم گرا وملی بر کشور بوده یا فاتحان خارجی فقط در تحکیم قدرتشون اقدام کردند و یا نادانان بر کشور مانند هم اکنون حاکم شدند چگونه شد که 2500 سال قبل با همین کم ابی ابتکارات و سرمایه گذاری برای استفاده بهینه از منابع ابی با حفر هزارها شاخه کاریزهای / کانالهای زیر زمینی ابرسانی صدها کیلومتری از اب استفاده بهینه شد /ممکن شد ؟اما در قرن 21 ام نمیشه؟ علت اصلی در مدیریت نادانان و غیرملی ها/غیرمردمیها برکشور بوده و در 120سال اخیر نبودن نهادهای پاسدار ازادی اظهار نظر و عقیده و نقد عملکردهای تخریبی بوده است : دروغ - مدیریت کوتولوها برجامعه -حاکم شدن پائین ترین طبقه بر طبقه توسعه یافته و ارزشی - بی شک رضا شاه با توجه به شرایط زمانی مکانی محیطی و منطقه ای و داده ها بزرگترین مدیر ملی حاکم برکشورمون بود که در 16 سال منشع ان خدمات زیر بنائی اولیه مهم را موجب شد قضاوت در خصوص وی بدون در نظر گرفتن کشوری که بوی تحویل شد و شرایط ان روز و قدرتهای شیطانی بزرگ ان زمان و توطعه ها کمونیزم  انگلستان و جاسوسها و وطن فروشان انوقت بی انصافی است : ازدی زنان و حق رای زنان و تحصیل انان  را شیادان خیانت محسوب کردند ایجاد دادگستری نوین مدارس نوین ادارات نوین ارتش نوین خدمات هرچند اندک با توجه به انکانات انروز ر ا خیانت برشمردند و همش دروغی /تهمتی بیش نبود : درود بر روح و روانش یادش گرامی باد

http://shahriaranvatan.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 28 شهریور 1391   4:16:56 PM

درود برتو

من همیشه بلاگتو میخوندم و مطالبتو دوست دارم حتی قبل از اینکه در بلاگ یکی از دوستان  تبادل نظر داشته باشیم که اونجا هم قصه عنب وانگور بود

امروز براستی از اینکه هنوز انسان هایی هستند که این موضوعات واسشون مهم باشه,امیدوار شدم(ببین چقدر سطح رضایت مندی اجتماعی ما ایرانیا کوتاه شده, از این مسائل که مینویسی هیچکی نمیخونه ولی خدا نکنه عنوان پستت+18 باشه)به خودم وبه آینده کشورم

بیشتر ریشه ای به موضوع نگاه کردید واین خیلی خوبه

به نظر من عوامل اصلی درسرنوشت وتوسعه  کشوری مانند ایران عبارتند از

 حکومت(قدرت) -ثروت-نهاد روحانیت-روشنفکران وعقلای وفیلسوفان وحتی عرفای یک جامعه که مستقل از دین می اندیشند- مردم -رسانه

در ایران امروز همه اینها خصوصا منابع مالی تحت تسلط  شدید حاکمیت است

روحانیت هم که با حکومت رابطه اش بسیار ناگسستنی شده به نظر من برای نسل امروز دیگر حرفی برای گفتن ندارد

رسانه اصلی که اکثریت مردم از ان تاثیر میپذرند که در دست حکومت است  (واونم که  پر شده از دروغ  والان خودش عامل عقب ماندگیه!!! )وعده بسیار کمی از مردم به رسانه های آزاد یا وابسته به غیر حکومت که بگونه ای دیگر سخن پراکنی میکنند, دسترسی دارند

صنعتگران وکشاورزان هم که در مرز ویرانی و ورشکستگی اند واقتصاد غیر نفتی هم در مرز نابودی است بخاطر سیاست های حکومت وتحریمهای بین المللی

مردم  کوچه وخیابان هم که یا در به در پی لقمه ای نان هستند یا در به در دنبال سکس,انحطاط اخلاقی جامعه در وضعیت اگر نه قرمز نزدیک به آن است

ودر همه اینها دست دولت دیده میشود

از36 ملیون کاربر اینترنت ایرانی هم که درصد بسیار بالایی وضعیت کشور وپیشرفت آن برایشان اصلا مهم نیست واینترنت عملا برای ما دیگر کاربرد یک رسانه ندارد

با این شرایط خواه ناخواه عامه مردم هم یا دل به موهومات میبندند ومیگویند فقط امام زمان میتواند این کشور را نجات دهد!!! ویا انتظار دارند هیلاری!!!بهشون کمک کنه

مملکتو داریم

چگونه یا چه باید کرد حلقه گم شده این دور بیهوده است

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 28 شهریور 1391   3:54:58 PM

به به راضیه خاتون.....خوبی شما؟؟ ...اوقور بخیر...پارسال دوست امسال آشنا....شما کماکان در حال باز کردن نوشابه واسه حضرت جنابتون هستید؟؟؟.............مرسی که سر زدی به این کنج حوضخونه.....ممنون

http://shogh.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 28 شهریور 1391   1:24:51 PM

سلام حاجی

به جون خودم از اول تا آخرش و خوندم که همینطوری خونده باشم. اما خوشم نمیاد از این موضوعات..یعنی نه اینکه خوشم نیاداااااااااا اصلا هیچ حسی ندارم بهش که بخوام در موردش نظر بدم.پست قبلیه را هم خوندم. نظر هم نذاشتم. همین دیگه. خدافظ

راستی.........نبودید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ما بودیم هی سر میزدیم حوصله فعالیت نداشتیم. الان هم نداریم. دیدم جمعتون جمعه گلتون کمه گفتیم خودی نشون بدیم. ما فعالیتمون و بردیم تو پرشین بلاگ. منظور از ما؛ خودمم جهت احترام به خودم از واژه ی ما استفاده میکنم. همین دیگه.

آخرین مطالب


جان من است او


big bang


فانتزی بُعد یازدهم


its a mans


it takes



infinity


اولین قانون جهان


soridan


fantasy


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

658606 بازدید

72 بازدید امروز

449 بازدید دیروز

4573 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements